"یا حبیب قلوب الصادقین"
گمان اینست که هر چه خیر و شر از ما سر میزند، نتیجه دو عهد است:
_ یکی عهد الستی است که ما بستیم و قالو بلی گفتیم ، که هر دم و لحظه بنده باشیم؛
_ و دیگری عهد ی است که شیطان بست، که تا روز موعود در فریب و گمراهی ما کوتاهی نکند؛
آن زمان که خیری از ما سر می زند، نتیجه عمل به عهد ماست که بر آن ارج می نهیم و بر پایش می داریم ،
و اقامه اش می کنیم تا باشد و با بودنش خیر ببار آورد ،
و هنگامی که شری از ما سر می زند ؛ نتیجه غفلت ما از عهدمان است و گستاخی و جسارت شیطان که در این زمان ، فرصت را غنیمت می شمرد برای فریب و گمراهی ،
آری ؛ او در کمین است، همواره و مدام در کمین لحظه های غفلت است
منتظر است آنی عهدمان را فراموش کنیم ، نه کافی است آن را سبک بشماریم و چیزی را بر آن
ترجیح دهیم ،
تا به اعماق ضلالت و گمراهی بکشاندمان به اوج پستی و حقارت
ـ و کلام دیگر آنکهرفیق:
هر چه می اندیشم می بینم این خود مائیم که بدیها را بیشتر ارج می نهیم و بهایش می دهیم،
کمی بیاندیشی اگر خواهی دید، اکثر ما و من چقدر فرصتهای طلایی را از دست داده و میدهیم؛
از سستی و تعلل که دست بر نمی داریم هیچ، دانسته و ندانسته بدیها را ارج می نهیم و رهایش نمی کنیم گویی با آنها خو گرفته ایم !!!
نمی دانم رفیق؛ شاید همواره روزنه ای در دل رها گذارده ایم که شیطان از آن ما را مورد غفلت و گمراهی قرار میدهد ،
آنقدر از این روزنه می آید و میرود و آن را برایمان زینت می دهد که عادت می کنیم !!!
آنقدر که فرصتهای طلایی زندگیمان را به ثمن قلیل به او عطا می کنیم !!!
در حالیکه می دانیم:" و ما خلقت الجن والإنس إلا لیعبدون "
" و خداوند جن و انس را نیافرید مگر برای اینکه او را بپرستند "
و یقین داریم که : "و کفی بربّک بذنوب عباده خبیراً بصیراً"
و خداوند بر گناه بندگانش آگاه و بیناست
و آن زمان است که شرمنده از روی محبوب، و مغرور به غفران بی حدش باز می گردم ؛
و از اعماق دل و جان فریاد می زنم که "اناعبدک الضعیف الذلیل "
و فریاد می زنم :"عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک "
و آنگاه سر مست، از نگاه عاشقانه اش چون کودکی سر براه، به سویش باز می گردم و در دریای رحمتش غرق می گردم؛
باور کن رفیق ؛ تنها همین نگاه عاشقانه عشق کبیر اوست که مرا در این امواج وهمناک روزگار و دنیای هزار رنگ و هزار نقش ایمن می کند؛
و از وسوسه های خوف انگیز و پلید شیطان، در امان می دارد؛
و آنگاه است که عاشقانه و با عشق صغیر و حقیر، چون خودم او را می خوانم و فریاد می کنم که :
"الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عینی ابداً "
" الهی به اندازه چشم بر هم زدنی مرا به حال خودم وا مگذار "
آری رفیق؛ پنجره آرزو به روی همه باز است ، تنها کافی است، کمی تلاش کنی؛
تا به هر چه می خواهی برسی .
"مراقب خودت و روحت باش"